یه توضیح کوچیک بدم که قضاوت نشم ممکنه خیلیا هم بشناسیدم
۲ سال نامزد داشتم و چند روز مونده به ازدواجمون نامزدم فوت شد
از اون اتفاق تقریبا ۲ سالی گذشته و خیلی خیلی روز های بدی گذروندم افسردگی خودکشی روانی شده بودم یه روانی به تمام معنا ولی کم کم تازه تونستم قبول کنم با فوتش چون خیلی وابسته به هم دیگه بودیم حالا بماند که خیلی سختی کشیدم کلا افسرده بودم
ولی الان چیزی که خیلی خیلی اذیتم میکنه شنیدن خبر خواستگاری نامزدی عقد عروسی بقیه هست مخصوصا هم که الان همه یا همسن من هستن برای این خبرا یا از من کوچیک تر
خیلی غصه میخورم خیلی میرم تو خودم حتی کلی گریه میکنم و انگار برام شده به عقده چون خیلییییی دارم سر این قضیه اذیت میشم
اینکه چرا من نباید عروسی میگرفتم چرا من خونه و جهازمو نداشتم چرا من سر خونه زندگی خودم نیستم با مرگ نامزدم کنار اومدم ولی این موضوع داره خیلی بهم آسیب میزنه حتی افکار خودکشی .تورو خدا خواهرانه نصیحتم کنین یه چیزی بگین دلم آروم بگیره خیلی رو دلم مونده چرا قسمت من نشد😭