مامانا من دیگه روانی شدم از دست پسر ۵ سالم از روزی که دنیا اومده تا همین الان خدا میدونه هر روز از صبح که بیدار میشه نق میزنه تا آخر شب، بیرون میبرمش پارک میره باغ میره همه چی ... وقت میزاریم من و باباش باهاش بازی میکنیم دیگه روانیمون کرده، کافیه ی نه هم بهش بگی عصبانی میشه میره تو اتاق درو میزنه بهم ، یا ی دعواش میکنی جلوم وایمیسه بخدا من و باباش و جو خونه همیشه آروم بوده دیگه تو این ۱ سال من و باباش به جنون کشیده شدیم دیگه فقط داد میزنم یا از در خونه ول میکنم میرم بیرون، به شدت کم طاقت و کم صبر هست ، چند تا مشاور بردم هیچ فایده ای نداشته
توروخدا اگه بچه این شکلی داشتین تجربه ای دارید بهم بگید چه غلطی کنم؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
فکر کردید خوب بودن یعنی همه چیو مهیا کردن و چشم گفتن به بچه
بر عکس بهش تحمل نه شنیدن ،و صبر برای خواسته رو یاد ندادید
و الان هم لوس شده هم بد عادت و در آینده خدا به زنش بکنه و هم خودش
یه پرنسس دیگه تحویل میدید به جامعه
خدایا «حیات» ما رو چنان قرار بده ک در « ممات»ما «مردم» اندوهگین و«هرزهگان»شادمان شوند. وهذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان! من هموطنانی در ترکیه ،سوریه،یمن،امریکا،فلسطین،عراق ،فرانسه ،لبنان و... دارم و بیگانگانی در شهرهای ایرانم 💔همین قدر تلخ💔.
یه خواهرزاده دارم اینجوریه از گردش و بازی سیر نمیشه اگه چیزی بخواد تا بدستش نیاره گریه میکنه تا مرز هلاکت گریه میکنه ساعت ۱ شب بادبادک آبی میخواست باباشو مجبور کرد بره پیدا کنه وگرنه تا صبح همین بود ، خب اونا از اول به بچه نه نگفتن ، خیلی از بچه ها هم از اولش همینجوری هستن چی بگم والا حالا اون یکی داداشش اصلا اینجوری نبود تو اسباب بازی فروشی به هیچی دست نمیزد این یکی از تو ماشین چشمش به یه توپبیوفته حتما میخوادش با اینکه هزارتا داره
یه خواهرزاده دارم اینجوریه از گردش و بازی سیر نمیشه اگه چیزی بخواد تا بدستش نیاره گریه میکنه تا مرز ...
بخدا ما از روز اول بهش نه گفتیم
اصلا این بچه از روز اول همین بود، صبح تا شب رفته بازی کرده شب خسته اومدیم خونه داد و بیداد پاشید باهام بازی کنید انقدر نق میزنه انقدر اعصاب خوردی میکنه دیگه دلم میخواد از دستش بمیرم
از اونور کوه افتادید فکر کردید خوب بودن یعنی همه چیو مهیا کردن و چشم گفتن به بچه بر عکس بهش تحمل نه ...
چرا انقدر راحت قضاوت میکنید؟ من از روز اول به بچم نه گفتم تمام خانوادم هم میگفتن ما نمیدونیم شما اصلا بچتون رو لوس نکردین پس چرا اینجوری شده؟ بچه من از دو ماهگی نق میزد و بهونه گیری میکرد ... آدمایی مثه شما فقط بلدی به بقیه برچسب بزنید
بخدا ما از روز اول بهش نه گفتیماصلا این بچه از روز اول همین بود، صبح تا شب رفته بازی کرده شب خسته او ...
فکر بچه ی دوم نیوفتی فعلا که بشدت حسودی میکنه ، والا فعلا فقط باید مدارا کنین تا بزرگ تر بشه بفرستیدش مهد حداقل ، خواهرم که یه گوشش کر شده پرده گوشش آسیب دیده شوهرشم دیگه از خونه بیزار
خواهرم وقتی میاد خونه ما یا وقتی همه خونه مادرم جمع میشیم بچه اش جیغ و نق و گریه راه میندازه اصلا بهش توجه نمیکنه تا ساعتها بچه ادامه میده تا کبود شه ما همه سردرد شدید میگیریم حال و روحمون بهممیریزه خودش که کر شده اون یکی گوشش هم کم شنوا شده راحته!