لعنت به خواهر بودن زن بودن دختر بودن من عقد برادرم مامانم زیاد با دختری که داداشم گرفته اوکی نبود بنا به دلایلی مدام میشینه پیش من ازش گله میکنه میخان عقد کنن مادر عروس میگه بدون جشن و دعوتی فقط پدر مادرا و خواهر برادرای عروس داماد برن محضر بعدم هرکی بره خونه خودش مامانم میگه من دوست دارم مهمون دعوت کنم داداشم میره پیش مادر زنش میگه این کارا کن اونکارا کن 😢مامانم میگه ن فلان کن 😢داداشم این وسط گیره میاد گله مادرم بمن میکنه😭 گله پدرمو بمن 😭
مادرم میاد گله برادرم بمن میکنه 😭خودم دوتا بچه دارم سه ساله و هفت ساله انقد اذیتم میکنن 😭
بابام خیلی سمه رفتاراش نمیتونیم بهش حرف بزنیم همشون گله شو بمن میکنن منم خودم مث چی ازش میترسم 😭
زنداداشم با برادرم مشکل داره میاد پیش 😭گیری افتادم مغزم استراحت لازم داره بگین چکارکنم دلم میخاد مث بعضیا بیخیال دوعالم بودم