تنهاست پدر شوهرم فوت کرده میترسه تنها بخوابه حالا یک شب در میون میاد خونه ما یه شبم خونه اون یکی پسرش خونه ما تک خوابه ما حال میخوابیم اون اتاق دختر کوچیک دارم که شبا پیش خودم میخوابه تو اتاق حا نمیشیم رسما حریم خصوصی نداریم از طرفیم من واقعا هرشب حوصله مهمون داری ندارم خونه باید مرتب باشه من واقعا کم اوردم شوهرمم که کشته مرده مامانشه فقط به این فک میکنه که اون راحت باشه انقد خرص خوردم وارامش نداشتم سرگیجه گرفتم هرشب پا میشم میگم امشب نوبت ماهست یا نه..
خونه نداره؟
همسرت تک فرزنده
وای خیلی سخته اینطوری
خب شما برین اونجا بخوابین
راستش مادرشوهرتم باید عادت کنه ب این مثله تنهایی تاکی میخواد هعی شبا جای دیگه بخوابه هیچ جا خونه ادم نمیشه از طرفی هم یک نظم ثابتی نخواهد داشت
خیلی سخته واقعا چاره چیه صبوری کن
این مسئله ممکنه در آینده خدایی ناکرده برا مامان و بابای تو هم باشه و بهتره جبهه نگیری که خاطره بد از طرز برخوردت با مامانش تو ذهنش بمونه...
بهتره با سیاست بیشتری کار کنی
مادرشوهره یا مکانیسم ماشه؟
بهترین حالتش اینه خوته مادرشوهرت نزدیک خونه یکی از بچه هاش باشه ،بهشون سر بزنن،گاهی لازم باشه شب بمونن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
