نامزدم (صیغه‌ایم)یک سال خورده‌ای باهمیم توی تاپیکای قلبیم گفتم داستان زندگیمو اینکه توی یه خونه باهم زندگی میکنیم غذاشو میپزم خونشو تمیز میکنم لباساشو میشورم ظرفاشو میشورم ولی اینکه نیاز هامو برطرف نمیکنه ناراحت میشم اینکه توجه بهم نمیکنه ناراحت میشم نامزدم تا این وقت کار نمیکرد مامانش زنگ نمیزد حالا تازع ۳ روزه میره سیب میچینه مامانش هی زنگ میزنه میگه بهم پول بده سهامتو واریز کردن اونو به من واریز کن میخام برم فلان جامو عمل کنم دکتر گفت باید عمل کنی(با دروغ) بعد من دیروز ب نامزدم میگم یه قاب گوشی دیدم پاپیون داره خیلی خوشگله میشه بهم بخری برگشت گفت نه من میخام شلوار بخرم میخام اجاره رو بدم چیزی نگفتم ۵ ماهه هیچی ازش نخواستم شما بودید چکار میکردید؟🥲💔
چرا تو نامزدی تو یه خونه آید و کاراشونو میکنین؟
قطعا ترکش میکردم
این رابطه رو تموم میکردم خودم میرفتم سرکار و زندگیمو میکردم با این ادم تهش بدبختی و هشتت گرو نه ات
۳ ماه خونه‌ی مادرش موندم مادرش هی اذیتم میکرد توی هوای سرد بیرونم میکرد بعد میگفت برید ب خودتون خونه بگیرید من خسته شدم ازتون توی بشقاب هاش وقتی غذا میخوردم به نامزدم میگفت اون بشقابو بنداز تو سطل آشغال من اصلا بغضی میشدم میگفتم مگه من چکارت کردم باهام اینجوری رفتار میکنی🥲
واضحه باید کات کنی
چرا اینقد اعتماد بنفست پایین اخه دختر وظسفت نی این کارا. اصلا بچه طلاق باشی ک چی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
10 ثانیه پیش
11 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
