سر یسری داستانا که طولانیه اینجا جای گفتنش نیست من دوست ندارم داداشم برام خرج کنه حتی کادوی تولد پارسالمم که لباس بود فقط دوبار پوشیدم اونم چون هعی اصرار میکرد میگفت چرا نمیپوشی هم خودش هم مامانم اینا امسال میخواد برا تولدم لپ تاپ بخره دوست ندارم بخره اصلا دلم نمیخواد اون برام چیزی خرج کنه چیکار کنم که نگیره چون بگیره هم دوست ندارم ازش استفاده کنم
همینو بهش بگو
یسری حرفا میزنه نمیدونم از روی شوخیه یا چی ولی کاملا جدی توی یه فضای جدی
مثلا یکیش که امروز بود یادمه دیروز ما با ماشین این رفتیم بیرون ماشین بابام یه مشکلی داشت درش از اول که دست خودش بود خراب بود ولی دیروز شبش و امروز صبح درست شده بود دوباره بعدظهر خراب شد(فکر کنم مشکل از برقشه چون هعی درست یمشه خراب میشه)گفتم اینکه درست شده بود گفت می افته درست شماها اینجوری میشه دیگه هعی میگم یواش ببندید🥲
کاش منم داداش داشتم لپ تاپ لازمم
همینو بع خودشون بگو جدی بگو دلیل ناراحتیت رو هم بهشون بگو رک بگو اگر بخری میندازم سطل اشغال چون نیاز ندارم... فقط بعدشم هی نگو نیاز دارم وای چرا لپتاب ندارم
چرا؟منت میزاره؟
چه ناامیدی دلگیری 💔
سلام کی امدی من خبر ندارم گفتم الان مشغول رانندگی هستی دیه نمیای اینجا 😂😂 .
اگه زنگ زد بگو من کادو نمیخوام که بعدن منت سرم بزاری نخری راحت ترم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
