2777
2789

من ۲ سال عقد بودم دو سالم عروسی کردم 

شوهرم خیلی اذیتم کرد با اخلاق رفتاراش  الکی دعوا راه مینداخت بهونه میگرف حرفایی میزد که مطمعن میشدم دوسم نداره  ولی بعدش ی جوری معذرت خواهی میکرد و خودزنی میکرد فراموش میکردم و من ب غلط کردن میوفتادم 

تازه ماشین تریده بودیم همش اهنگ های دپ و شکست عشقی و خلاصه میشتم تو ماشین ماتم میگرفت 

خدایی نکرده دستم میخورد اهنگی رد میشد ی دعوایی راه مینداخت  خاموش میکرد میزد رو رادیو  

یکساله تو ماشین همین بحث و داریم ی دونه اهنگ شاد نداره  

من مطمعن بودم قبل من یکی دیگرو دوست داشت با کاراش حرفاش ولی امروز مطمعن شدم 😭

یکی اینکه تازه عقد کرده بودیم منم برداشتم گوشیشو چک کردم  دیدم تو چت های قدیمی با خواهرش  ، ،،، خواهرش گفته بود داداش چرا زن نمیگیری شوهرمم گفته بود من همون دخترو میخواستم مامان نزاش منم هیچوقت زن نمیگیرم 


یکی دیگش همین اهنگ و ها رفتاراش 


یکی دیگش امروز خونه مادرشوهرم بودیم  ابجی ساده و نفهمش ی دفعه برگشت گف این دختره همسایمون  ، شوهرم گف کدوم گف همونی که میخواستیش ، شوهرم چشم ابرو بالا انداخت  بعد دیگه رنگ و رو همشون پرید 

مبخواس بگه اون دختره ازدواج کرد 


دلم داره میترکه  لطفا نگید گذشته ها گذشته

اره وقتی ب گذشته میپیونده که ادم فراموش کرده باشه ولی شوهرم با کاراش منو عذاب میده خدا لعنتش کنه که اومد منو گرف  ، گشت گشت ی دختر کم سن و سال گرف که دوست پسر نداشته باشه ۱۹ سالم بود ازدواج کردم 


باورتون نمیشه تو این ۴ سال افسردگی گرفتم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792