بابا ما دو تا اتاق داریم تو خونمون یکیش واسه مامانم ایناس
یدونه هم مونده توش تخت گذاشتن
منو داداشم نوبتی رو اون تخت میخوابیم
یه شب اون میخوابه یه شب من
بعد داداشم الان یه هفته بود رو اون تخت میخوابید اصلا هم به نوبت توجه نمیکرد
امشب من رفتم رو تخت ساعت ده و نیم خوابیدم
الان اومده خونه منو از خواب بیدار کرد گفت برو تو پذیرایی بخواب من میخوام بازی کنم🫤🫤🫤
از یه خواب بسیار شیرین منو بیدار کرد😭😭😭😭😭
اشکم الان که دربیاد
فقط خواستم صدام نره بیرون مامان بابام بیدار شن
فردا من میدونم با اون