سلام خوبید ببخشید میخواستم در مورد یک موضوع باهاتون حرف بزنم من حدود یک سال با کسی وارد رابطه عاشقانه شدیم بعد به من میگه که درس بخون و اینا ولی من ته دلم حس میکنم که این رابطه الکیه یا حس خاصی به من نداره نی کلاً حس میکنم که بیعرض است قبل از اینکه بخوایم وارد رابطه بشیم در موردش با یکی از دوستام حرف زدم بعد اون بهم گفته که این بیعرضه است یعنی خانواده اش راش تصمیم میگیرن شایدم چون براینه که یه بچه است و خواهر و برادر نداره وی واقعیت که همو میبینیم مثلاً ابراز عشق میکنه خیلی خوب مثلاً رفتار میکنه ولی حس میکنم یکم سرده میخوام درس بخونم ولی تمرکز ندارم هی میگم اگه قبول نشم چی اگه مثلاً اون بره چی یا منو دوست نداره یا خیلی چیزای دیگه 🥺🥺🥺
کلاً به همه مردا بیاعتمادم حس میکنم که دروغ میگه ولی یه سال هم تایم کمی نبوده برای شناخت ولی چون همیشه هی بهم میگه مثلاً تو بهم زنگ نزن تا خونه هستم یا پیاما رو پاک میکنه تا خونوادش نبینه یا برای اینکه یه دقیقه بیاد همو ببینه باید کل بهونه برا مادر و ایناش بیاره حس میکنم هیچ تسلطی از خودش نداره هرچی اونا بگن ولی شایدم برای من اینطوریه شاید اگه کسی دیگه رو واقعی از ته دل دوست داشته باشه راش همه کار میکنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.