دیروز باهم صحبت میکردیم تلفنی اون از شوهرش بد میگفت منم از شوهرم بعد همش میگفت شوهرتو خوبه شوهر من بده منم میگفتم نه شوهرتو خوبه شوهر من بده
یهو گفتم کاش توزندگی با شوهر من میبودی بدیاشو میدیدی
یهو گفت بیا شوهرامونو عوض کنیم
منم فک کردم شوخی میکنه
یهو سرظهر با شوهرش موقع ناهار اومده
اون شوهربدبختشم از همه جا بی خبر
شوهرمنم بی خبر
میگه بیا خواهر شوهرمو اوردم بیا عوض بکنیم
اصلا شوهرامون اب شدن تو زمین
به خدا به این ادم چی باید بگی