والا اعصابم خورد شد
من حرص خوردم جای اسی بخدا،،،،
شما کجای ممتن منو خوندی که گفتم بره یا طلاق بگیره؟؟؟
خب اخه خیلی ریکلسه،، حداقل دوتا فحشی چیزی،،،
اومده دنبال قیافه میگرده!!
خب طلاق نگیره،،، ولی میتونه که دعوا لندازه،، دوتا ظرف بشکونه،،،
عزیزم من یه زن امروزیم چه بیرون چه خونه باید مرتب باشم حتی بارها شده بهم گفتن واقعا این شوهرته بهت نمیخوره شهر ما گوه شده توش ببین منی که با یه بچه بیرون میرم هنوز کلی اشغال هول گیر میدن که شماره بگیرم یا باهاشون باشم باور کن این چیزا عصبیم می‌کنه بعد شوهرم میره با یکی دیگه
ببین گلم خدا نکنه سرت بیاد تا مثل من بی اهمیت شی
من دیگه دوسش ندارم منی‌ک قبلاً بدون شببخیرش خابم نمیبرد الان از خدامه نباشه خونه اصلا هیچ حسی بهش ندارم براچی بروش بیارم پس؟؟همرو اسکرین گرفتم به وقتش همیشه بهش میگم من اگه تحمل میکنم خیلی چیزا را یروز دیدی یه کار کوچیکت تو من آتیش خشمو‌روشن کرد و رفتم واقعا اخلاقم اینجوریه روزی که به سرم بزنه برم دیگه خدا هم نمیتونه آرومم کنه برگردم
وایییی من کل این راهو رفتم من رفتم چندماه التماسمو کرد تو دادگاه افتاده بود رو پاهام که منو ببخش نرو من میمیرم با پا زدم تا صورتش گفتم بمن نامحرمی حالت ازت بهم میخوره
همین یکماه پیش سر یه زنه دیگه خونمونا قیامت کردم پسرم می‌لرزید از ترس زنگ زده ب زنه گوشیو داد به یک مرده گفت من شوهرشم میرم شکایت از دستتون گفتم برو بی ناموس و بی خایه ای اگه نری ننت ج ..س اگه نری چیشد ؟؟ زنه دوروز بعدش پیام داد اگه منو میخوای بیا خاستگاریم یه زن داغون ک لحجش صد کیلومتر با آدمی زاد فاصله داشت گلم من هر راهی و بگی رفتم که الان بی اهمیت شدم و لال شدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
7 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
