2777
2789

من وقتی یاد کارایی که تو گذشته کردم میوفتم انقدر حالم بد میشه که می خوام بمیرم

مثلا یاد این میوفتم که اجازه ورود چه پسرهای به درد نخور و عوضی رو به زندگیم دادم که بیان بهم آسیب بزنن و برن،واقعا اون آشغالا کی بودن من گذاشتم بیان تو زندگیم تازه به خاطر بعضی هاشون ناراحت هم میشدم

چون عزت نفسم پایین بود قدر خودم رو نمی دونستم

چقدر عمر و زمانم رو از دست دادم

چه دوستای بی خودی که دوستیم رو باهاشون ادامه دادم و گذاشتم ازم سواستفاده کنن

به درس و زندگیم نرسیدم و زمانم رو از دست دادم

چه چیزای بی خودی که براشون خودم رو حرص دادم

یا خانواده خوبی که نداشتم

بعد متوجه میشم همه این ضعف هایی که داشتم از نداشتن همین خانواده خوب میاد از نداشتن مادر و پدر خوب،چون بهم احساس ارزشمندی نداده بودن یه مشت پسر آشغال رو تو زندگیم راه می دادم

و واقعا بعضی وقتا از این سرزنش ها و تاسف خوردن ها به جایی میرسم که دلم می خواد بمیرم

باورتون میشه چند شب پیش گفتم سارینا خودتو بکش واقعا نمی تونستم زیر بار این فشارها دوام بیارم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

میفهمم

خانواده کم کاری کنن آسیب میبینی، حتی عزت نفس فراموش کردن هم نداری

خودتو دوست داشته باش سعی کن رها کنی بی خیال شی با فکر وناراحتی وغصه به خودت آسیب میزنی

اللهم عجل لولیک الفرج🤲❤️انسان برای خوش بودن به این همه استعداد، احتیاج نداشت .عین‌.صاد

تو نسبت به آگاهی که اون موقع داشتی بهترین کار و بهترین تصمیم ها رو گرفتی و اگه اشتباه بوده خودت هم ضررش رو دیدی. پس دیگه به گذشته برنگرد . درسی از هر اشتباه بگیر و برای آینده بهتر ازش استفاده کن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز