بچه ها من مامانم فوت کرده
قبلا ها بابام بخاطر مامانم کلی شغل داشت تا مامانم هرچی دوست داره بخره هم برای خودش هم ما
اما بعد که مامانم فوت کرد
زندگیم جهنم شد
بابام همه شغل هاش ترک کرد الان فقط یک حقوق بازنشستگی داریم
طوری که انقد لباس هام تو خونه داغون بود خالم که میومد سر میزد لباس کهنه های دختر خالمو میآورد برای من
از طرفی هم داداشم بزرگه و نمیره سراغ کار
هعی بابام به داداشم میگه برو کار کن
و داداشم به بابام
حتی من گفتم برم کار پیدا کنم شاید اوضاع بهتر بشه
با خوشحالی رفتم پیش بابام که بابا من کار پیدا کردم تو کافه از حالا حقوق دارم منم
بابامم تا شنید عصبانی شد
اصلا من حیرون مونده بودم فکر میکردم خوشحال بشه
میگفت لازم نکرده
هر وقت من مردم بعد برو کار کن...
دختر مگه باید کار کنه...
اخه تو این بی پولی من از کجا پول بیارم
خسته شدم از این وضع