سر اینکه گفتم فردا زنداداشت ینی جاریم میخاد بیاد خونمون میوه بگیر بهش گفتم خیار داریم ی نوع دیگه بگیر گفتم از سوپری نگیر گرونه از میوه فروشی بگیر ... اومده مثل سگ شده میگه همین ۳ تا پلاستیک ۴۶۰ تومن مگه میشه دیگه میوه خرید گفتم چرا تخمه خریدی با تخمه ۴۶۰ تومن ؟ گفت حالا تخمه هم خریدم ...انقدر غر زد گفت دیگه من پول ندارم من فلان ... با خودم گفتم خوبه ک فامیلا من اصلا نمیان خونمون الانم زنداداشت خودشه اینکارا میکنه .... گفت درک وشعور نداری گفتم من درک و شعور ندارم منی ک مراعات جیبیتو کردم میگم ی نوع بگیر کم بگیر .... بچه رو برداشتم اومدم تو اتاق دیدم پشت سر هم صدا شکستن میاد هی شکست و شکست و شکست من جیغ ک نکن نکن 😭😭بخدا حالم وصف شدنی نیست😭😭😭ولی بار اولشم نیست.... یکی پرسید معتاده ... نه فقط سیگاریه .... کاش قبلش سیگار میکشید سیگار نکشه روانیه.... زندگیم خورد شد😭😭😭 حالا من هی غصه میخوردم من فلان چیزو ندارم حتی همون چیزای جهیزیه هم شکست 😭😭😭😭بدون عذاب وجدان ب زندگیش ادامه میده روانی