سلام دوستان من یه مشکل دارم بچه بودم به شدت حاضر جواب بودم و از حق خودم که هیچ از حق دوستامم دفاع میکردم اما همیشه مادرم و خواهرام دعوا میکردند که زشته باید نجیب باشی و در چنین مواقعی رهام میکردند من به خاطر ترس از رها شدن دیگه جواب دیگران را ندادم و این مشکل الان نهادینه شده تو وجودم. خداروشکر شوهرم و خانواده ش خوبند و هیچ وقت حرف دل شکن بهم نمیزنند چون من فوق العاده مهربان و محترم هستم باهاشون اما تو محیط کار و محیط خانواده م واقعا ناراحت میشم چون حساسم از طرفی نمیتونم بی اهمیت باشم و از طرفی برای حفظ آبرو و نجابت نمیتونم حرفی بزنم اما فوق العاده به هم میریزم گاهی و تو خلوت گریه میکنم اگر کسی بهم حرفی بزنه سردرد میگیرم اگه جواب بدم اون کوتاه نیاد حالم خیلی بد میشه و اون فضا رو ترک میکنم و میرم تو خلوت گریه میکنم و چند روز مریض میشم. ناگفته نمونه که زمان بلوغم یکی از بستگان مرحوم شد و مادرم ناراحتی اعصاب پیدا کرد و همیشه خودشو رو بچه ها تخلیه میکردند دوران بلوغ افسردگی شدید گرفتم و هنوز رگه هایی را دارم.
خواهشا بهم بگید چطور در چنین مواقعی میتونم به آرامش برگردم و خودمو آروم کنم بهم نریزم. چطور میتونم محکم باشم در مقابل رفتار آدما و چند روز فکر نکنم؟