2777
2789

امروز با رفیقم سوار یه ماشین شدیم یه زنه بود با دوتا پسر زنه نصفه راه پیاده شد

ما موندیم و اون دوتا

این راننده از اول تاآخر تو آیننه نگا کرد هیچی

یهو پیچید تو کوچه 

خراشاهده کوچش مث بیابون بود

داد زدم گفتم آقا راهش اینجا نیست 

گفت نترس رفیقم میخواد کیفشو بزاره خونه الان میبرمتون

هرچی میگفتم آقا این کرایه رو بگیر ما میاده میشیم پیاده میریم انگار نه انگار هی میگفت نه میبرمتون

در سمت من قفل بود (بخاطر رانندگی قفل میکن) رفیق اسکلمم خشکش زده بود در سمت خودشو باز نمیکرد

رفیقش که گفته بوو میخواد کیفشو بزاره خونه با کیف رفت و با کیف برگشت یعنی اصلا کیفشو بنا به حرف این آقا نزاشت خونه

آقا به هزارتا بدبختی مارو رسوند

دیگه به خودم قول دادم هیچوقت سوار ماشین اینجور ادمایی نشم 


بی تواما به چا حالی من از آن کوچه گذشتم...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

هیچ وقت سوار ماشین بین راهی نمیشم راننده هم خوب باشه هزار جور مسافر هس

خوب میکنی

امروز ما قلبمون اومد تو دهنمون دوتاشونم مرد بودن ترسیدیم کوچشم عین بیابوننن

بی تواما به چا حالی من از آن کوچه گذشتم...

عزیزم اتفاق یه بار میفته چرا ریسک میکنی ؟ سوار ماشین شخصی نشید . فقط تاکسی زرد و اتوبوس و مترو .

واقعا نمیدونم چرا این کارو کردیم

بشدت دیرمون شده بود سریع سوار شدیم

یارو خیلیم میخندید 

از اینم بیشتر ترسیدیم

بی تواما به چا حالی من از آن کوچه گذشتم...

واقعا نمیدونم چرا این کارو کردیمبشدت دیرمون شده بود سریع سوار شدیمیارو خیلیم میخندید از اینم بیشتر ت ...

آخه چرا سوار ماشین شخصی میشید .چقدر اعتماد دارید به همه .

لایک نکنید .توروخدا 

وای منم ی بار خیلی دیرم بود سوار این ماشینا شدم آقاهه هی نگام میکرد منم تنها بودم و کسی نبود تو ماشین داشتم میلرزیدم گفت شمارو بزن تو گوشیت منم نزدم داد زد گفت بزن وگرنه زدم تو گوشیم

بعدش اصرار کرد ببره منو در خونه منم الکی ی خونه نشون دادم پیاده شدم هی وایساد ک از خونه برم تو منم راهی جز فرار نداشتم خودمو ت  کوچه گمو و گور کردم

وایی استرس گرفتم

تو فک کن ما بدبخت مدرسنون دیر شده به درکککک

یارو اینجوری کردددد 

پنجره هم اون دستگیره هاش واسه اینکه بیاریش پایین کنده شده بود

بی تواما به چا حالی من از آن کوچه گذشتم...

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792