بچها ها من مطلقه هستم با یه پسر ۸ماه پیش اشنا شدم که عربه عراقه بعد یماه فهمیدم که شماسنامه نداره گواهینامه نداره کارت عابربانک نداره هیچی پول نداره
ولی خیلی مهربونه و خیلی دوسم داره بهم گفت نیکیرم درست میکنم فرصتش دادم
دوماه بعدش گفتم والا بدرد هم برا ازدواج نمیخوریم اینم از بس گریه میکرد عصه میخورد گفتم رفاقتی باهات میمونم از اوندفه هربار اومدم جدا شدم دلم سوخته خودمم دوسش دارم ولی نمیتونم با این شرایطا کنار بیام
خیلی خیلی عاشقمه الان ۸ماهه والا همش کفتم ما فقط مول پوتا دوستیم اصلا فکر دیگه ای نکن انروز رفتم مشاوره گفت اشتباهه و کلا بدردت نمیخوره و تموم کن و بااکش کن من خودمو کمرنگ تر کردم شبی اومده گریه دعوا سرو صدا که بدبختم مردی بیچارم کردی زندگیمو نابود کردی هر جی میگم بدرد هم نمیخوریم اصلا نمیفهمه و من تا حالا داشتم باهاش بحث میکردم هنوزم تو خیابونم تو ماشین و دارم از خدا میخوام مرگم بده
چون از اونطرفم شوهر سابقم میگه برگرد و تکلیف منو روشن کن از اینورم پسرم هست
پسرم ۱۸سالشه
چند تا چیز دیدم ازش که دلسرد شدم هیچ پسندازی نداره حتی موتور زیر پاش سند نداره و شناسنامه نداره وگوشیشو چند بار نگاه کردم همه طلبش دارن مثلا هر چی مخره پول نمیده میگه میارم براتون پولشونو نمیده و یبار رفته بود غذا رستوران گرفته بود من خبر نداشتم تو پیاماش دیدم ساعتشو گرو گذاشته بود
من چیکار کنم خب تو رو خدا به راهنمایی کنید
