سوالم اینه واقعا ما بدیم
؟
خونه ما زیاد میان اما سال به سال دعوتمون نمی کنه میگم خونه ما چون هنوز عقدم
مامانم هیچ دخالتی نداره تو زندگیشون یه زن ساده و مظلوم
این خانم هوس سرکار کرد مادرم گفت هفته ای دو سه روز بچه رو بیارش پیش من بیشتر لطفا نه
بهش برخورد که چرا هرروز نذارم بچه رو
پشت سر من حرف میزنه و حسودی میکنه به هرچی که بابام برام فراهم کنه و تیکه میندازه که یعنی دیگه من متاهل شدم!
به مامانم گلایه می کنه که چرا فرق میذارید و دخترتون رو شما انگار بیشتر می خواید
حالا از بدیای خودم بگم ؟؟؟؟؟
بدیای من اینه صادقانه بگم موذیم
اهل رفت و امد نیستم اینا خونمون باشن میرم بیرون
اگه بگه بریم خرید و بیرون نمیرم
و تحویلشم نمی گیرم
اما دخالتیم ندارم مطلقا
نه روداداین بهش
عروس عروسه ولش کن اهمیت نده
چقد عروس خنده داری دارین
حتما از اول لوسش کردین
رفتارم هیچوقت باهاش گرم نبوده
اما چون دل چرکینم از پرروییش
اینگه فکر میکنه با من که دختر این خونم باید برابر باشه
خوب تو هم که بهش محل نمیزاری حرصش میدی
خب همونطور که شما دختر خانواده هستید اونم دختر خانوادشه پدرش براش فراهم کنه
البته چون وظیفه پدر شما میبینه میگم
وگرنه تامین نیازاش با شوهرشه
با این ۲خط ک نمیشه نظر داد
خب مادرت نگه نداره همه حقوق میره ب مهد
اون مول وارد زندگی داداشتون میشه
فعلا بده هستید
نه عادی هستی
