خانواده من از زمانی که خواهرم با پسرعموم ازدواج کرد رفتن تو جلسات خانوادگی هفتگی خانواده عموم و عمم و سالی سه بار مهمونی میدن و هر هفته مهمونی میرن ، بعد این خانواد عمو و عمم که خیلی هم بزرگن و نوه هاشون هم سن منن وقتی من نوجوان بودم خانم هاشون جواب سلام منو نمیدادن و کلا من ازشون متنفرم و اینکه خانواده شوهرم هم فامیلن و سر یه مسئله مشابه ارث با خانواده عموم دعوان ، حالا مامانم اصرار داره باید بیای وقتی مهمونی خونه ماست کمک بدی ،خوب وقتی من عضو این گروه نیستم و خواهر برادرم هستم وظیفه اونا و بچه های بزرگ خواهر برادرم هست ، شوهرم هم میگه من از این خانواده و خاندان بدم میاد نمیام ، من هر بار با منت بردمش یبارم نیومد ، که خواهر خودشیرین خانواده شوهرم یجوری طلب کار من شده بود که وای چرا نمیاد آبروم رفت زشته ، بنظرتون صلاح هست تنها برم ، یا دوباره به شوهرم باج بدم بگم بیاد ، یا نرم و مادرم دلخور بشه که ما فقط ۶ تا نیروی کار بودیم برای ۸۰ نفر آدم، تو نیومدی کمک ، غذا هم از بیرون میارن