قرار بود عقد کنیم
همون روزی که رفتم خرید دوست نامزدم بهم پیام میده که نامزدم بهم خیانت کرده منم حرفش باور نکردم که خود دختره زنگ میزنم با مدرک همه چیو میگه نامزدم از من معذرت خواهی میکنه میبخشمش البته یک هفته قهر بودم بعدش که آشتی میکنیم این دختره اومد پیش من گفت که من چون قبلن نامزدت بهم خیانت کرد رفت ازش انتقام گرفتم چونکه من ساکت نمیمونم
دختره گفت فعلا با اون دختره که من فرستادم سمتش خوشحاله و به خونه تخت رسیده
اینو به رفیق نامزدم گفت رفیق نامزدم هم به نامزدم
یهو دیدم نامزدم رفت به رفیق صمیمی من گفت تو دوست یاسمن هستی و یکی دیگه بود نگار نامزدم به اینا شک کرد
الان من حالم به قدری بده که میخام خودکشی کنم