حس میکنم خیلیییی ضعیفم خیلی کم از بقیه دارم..الان نزدیک یک ماهه بخاطر اسیبی که بهم وارد شد سرکار نمیرم..بچه ام نزدیک دوسالشه و دیووونه ام کرده ..تا یک ماه قبل از صبح که بیدار میشدم تا شب یا خونه داری یا سرکار یا بچه داری..خیلیا مث من بودن نمیدونم چرا من اینجوری اسیب دیدم چقد حس میکنم ضعیفم چقدرررر کم اوردم چقد دلم میخواد چند روز ارامش داشته باشم همش دارم عصبی میشم به شوهرم میپرم تا میاد داد میزنم که توروخدا فقط بگیرش مردم از خستگی..بچه ام یه بچه فوق العاده سخت و شیطونه روانشناس هم گفت از الان نمیشه گفت بیش فعالیه یا ن..همه چیو جمع کردیم..از وقتی بیداز میشه تا میخوابه فقط راه میره یه لحظه نمیشینه همه ی زندگیمو به هم ریخته..بعد میگن وای دلت واسه این روزا تنگ میشه..ن دلم بزای بازداریم تنگ میشه که پر از مشکل و استرس بود ن موقع زایمان که خودم و بچه ام بستری شدیم ن زمانی که شبانه روز شاید دو ساعت میخوابیدم و میچرخوندمش..من دیگه بچه نمیخوام خسته و کلافه ام..حسودیم میشه به مادرایی که دو سه تا بچه دارن و شاد و شیک و تروتمیزن چرا من هیچ لذتی نمیبرم؟؟خستههههه شدمممم😢😢😢😢😢😢
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
ببین الان تاپیک رفتار همسرت رو خوندم. واقعا یک عامل مهم و موثره.منم وقتایی که همسرم تو قیافه است روز ...
فعلا کسی نیس بچمو بگیره..رفتم پیش مشاور منتهی شوهرم اینقدررر لفظ قلم صحبت کرد و همه چی اوکی بود از طرفی مشاور به جای پرداختن به مشکل ما درباره مراحل رشد کودک حرف میزد😫😫😫باید برم جای ذیگه ..شوهرم همکاری داره ولی اینقدرررررر غر میزنه که خسته ام که خودمم دیگه حالم بد میشه ازش کمک بخوام..از صبح تاشب سرکاره