فردا شب پرواز دارم برمیگردم ایتالیا، دلم برای خونه و زندگیم تو ایتالیا تنگ شده ولی واقعااااااا از روزایی که در انتظارمه و کارایی که باید بکنم میترسم ( تو تاپیک: میترسم برگردم ایتالیا، کاملا توضیح دادم چن تا تاپیک قبل عه )
از اینکه معلوم نیست تهش چی میشه وحشت دارم. از ماه های پیش روم میترسم. دلم از خیلی چیزا گرفته، خییییییییلی چیزا. از تنها دوستی که اونجا دارم و همخونه مه دلخوری دارم، نگرانی های مالی دارم.
متاسفانه درگیر مسائل عاطفی شدم... ذهنم خیلی مشوش عه. احساس میکنم زیر پام خالیه و قراره پرت شم ته یه دره بی انتها.
دقیقا پس فردا تولد صمیمی ترین رفیق مه ( ۲۲ ساله دوستیم وقت نشد واسش تولد بگیرم فقط هول هولی کادو شو دادم و باهاش خداحافظی کردم باز کلی تو بغلش گریه کردم)
یه مدرک مهمم برای بورسیه هنوز آماده نشده، باز جا تو چمدون کم دارم.
خدا تومن امروز پول دادم موهامو پروتئین تراپی کردم چسبیده کف سرم احساس میکنم شبیه میمون شدم نمیدونم بعد دو روز برم حموم یکم بهتر میشه یا نه...
pms ام و احتمالا دم پرواز پریود هم بشم.
واقعا اگر هزار تیکه هم بشم باز کمه... نگرانی و فکر و خیالم از هزار تا هم بیشتره
تو رو خدا بیاین یکم حرف بزنیم اشکام بند نمیاد