سلام ،دوستان بچم نزدیک ۸ ماهشه،چهار دست و پا میره ،میترسم بخوابونمش برم حموم یهو بیدار شه،یه وقتایی میرم با ترس و لرزو میام ولی واقعا نمیشه،شوهرمن شبا دیر میاد
سری آخر دورشو پر از بالش کردم که اگرم بیدار شد استرس نگیرم ،همش فکر میکنم به راه رفتن که بیفته چجوری برم حموم
من زیر دوش صدا گریه میشنیدم بعد میپریدم میدیدم خوااابه 🥴
به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم! 🌷 دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️
یا درو نیمه باز میذاشتم یا هر چه دیقه یه بار نگاش میکردم
فقط 26 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
بگو که نیستی فقط خدای جانمازها❤بگو که چاره سازی و خدای چاره سازها❤بگو که نیستی فقط خدای در سجودها❤تو در قیام سروها،تو در خروش رودها❤تو در هوای باغ ها،میان شاه توت ها❤تو بر لب قنات ها،تو در دل قنوت ها❤خدای من،چه بی خبر قدم زدم کنار تو❤رفیق من،چه دیر آمدم سر قرار تو❤قرار من،قرار لحظه های بی قرار من❤خدای من،یگانه ی همیشه در کنار من❤❤