باور کن براش مهم نیست که طرف اون رو بگیری یا نگیری ، این مسأله اگه برای شوهرت مهم بود برای تو رعایتش میکرد ، بلد نیست این مسأله رو سر فرصت وقتی اصلا موضوعی پیش نیومده باهاش حرف بزن بهش بگو خانم ها نیاز به حرف زدن برای تخلیه شدن دارن من اون لحظه اصلا نه دنبال پیدا کردن مقصرم نه دنبال حل شدن مسأله فقط میخوام بگم و خالی بشم ، وقتی باهات حرف میزنم و از کسی ناراحتم و بهت میگم نمیخوام قضاوت کنی بین مون من فقط میخوام تخلیه روانی بشم و به همدلی نیاز دارم
حتی اگر فکر میکنی حق باهام نیست اینو بدون نیاز دارم حس حمایت ازت بگیرم حس کنم تنها نیستم ، بعدا خودم منطقی قضیه رو بررسی میکنم و منصفانه تر موضوع رو تحلیل میکنم ولی تا وقتی خشمم خالی نشده نمیتونم این کار رو بکنم نیاز دارم اون لحظه فقط همدلی کنی اگه سختته حتی نگو حق با تو هست یا نیست ولی همدلی خودت رو نشون بده
مثلا بگو درکت میکنم ، آره ممکنه آدم حس بدی بگیره ، بهتر بود این اتفاق نمی افتاد و و... با این حرفا من ناراحتیم کم میشه و میتونم منطقی تر موضوع رو بررسی کنم
بعضی چیزا رو به مرور میتونی تبدیل به قرار داد رفتاری کنی بین خودتون یعنی تو یه چیزی میخوای شوهرت خلاف اون رفتار میکنه تو 20% از موضع خودت کوتاه بیای شوهرت هم 20% و به یه رفتاری برسید که هر دو نفر هشتاد درصد از نتیجه راضی باشید
توی این موضوع هم همینه تو توقع اینو نداشته باش که مستقیم بهت حق بده اونم از موضع خودش که همه حق رو میده به دیگران کوتاه بیاد