اگه یادتون باشه من چند روز بیش یه تابیک در این مورد زدم اگه نخوندین مطالعه کنین خوب بریم سراغ داستان
دوست من همون شب تابیکم کل وسایلشو تو یه ساک جمع میکنه ساک و میندازه بایین تا بسره برداره بعدشم بسره ماشین و میاره زیر بنجره دختاره از بالا اویزون میشه بارو میزاره رو سقف ماشین میاد بایین سوار ماشین میشن د برو که رفتیم
خلاصه بسر این و میبره خونه اش تو یه شهری که سه ساعت از ما فاصله داره کارشو باهاش انجام میده و متاسفانه بسره بی دی اس ام داشته و به شکل وحشیانه ای رابطه رو برقرار میکنه بع طوری که دختره کل سینه و گردنش کبوده کل بدنش بر از زخم سیگارو رو سر شونه هاش خاموش میکرده
بعد از دو روز تجاوز وحشیانه دختره رو میاره با سرو شکل ناجور و لباس های کهنه جلوی در خونشون ولش میکنه و فلنگ و میبنده الان دوست من مونده با روح و روان داغون جای زخم های بدترین تجربه عمرش رد کمربند های باباش روی کمرش و خانواده ایب که از شرم سرشون نمیتونن تو محل بالا بیارن