قصدمون ازدواجه آدم خوبیه منو درک میکنه
شرایطشم پسندمه و یه روند ملایم آشنایی رو داریم طی میکنیم در کمال آرامش
اما اون روانی هر چند وقت یک بار پیام میده یا زنگ میزنه و خودشو یاداوری میکنه برای منی که خیلی با خودم کلنجار رفتم تا دیگه دوسش نداشته باشم
خیلی فاصلهها داشتیممم
خیلی تفاوتهاااا ...
اون ساکن ایران نیست اولا و کلا توی 10 ماهی که در ارتباط بودیم دو سه بار دیدمش و مابقیش لانگ دیستنس بوده
از طرفی اخلاقش که هم خودشیفته هست هم خط قرمزای من براش جوکه انگار همه رو میخواست رد کنه و من اجازه نمیدادم
با این حال نمیدونم چرا دلم براش تنگ میشه
با اینکه میخوام با یه شخص دیگه ازدواج کنم و آینده بسازم
چون میدونم از این آدم نه آینده درمیاد نه زندگی خوب و آروم