یعنی هم کراش من بود هم دوستم ولی منو اون همیشه به شوخی میگفتیم ولی خب اون انگار براش فراتر از کراش بود خیلی راجبش حرف میزدو اینا میدونست منم ازش خوشم میاد و خوب دوتایی دنیایی داشتمی برا خودمون
من خودم باورم نمیشه ولی این پسره اومد خاستگاریم
از وقتی به دوستم گفتم حالش گرفته شده و اینا
بعد یک اتفاقی افتاد تصمیمی گرفتم جواب نه بدم دوستمم همراهی کرد گفت آره اصلا به دردت نیمخوره و اینا
ولی الان یهو نظرم برعکس شد فهمیدم راجب پسره سوتفاهم بوده و میخوام بله بدم
حالا به خاطر رفتارای دوستم موندم چیکار کنم هنوز بهش نگفتم جواب بله میدم
اینم بگم رفیق فابیم باهم
و بجز این ماجرا که یخورده رابطمون شکراب شده. واقعا برام مثل خواهر بوده تو همه جای زندگیم ۲۴ سالمون هردو