سیاست دروغ گفتن وپنهونکاری
این اخرین مورده عروس خطاب به دخترش بدو کفشات بپوش بریم من :کجامیخوام نهاربکشم عروسمونم پروپرومیگه نمیدونم داداشت میگه بریم بنظرم همکارش یه کاراداری داره داداشم داره کتشومیپوشه میگم داداش کجاوقت نهاره میگه ......باخواهراش هماهنگ کردن الان بریم پارک اینقدرازاین پنهونکاریاداره
ببین مجبورنبوددروغ بگه من طلبکارش که نبودم میگفت بافلانیامیریم پارک