✍این سوال که مکانیزم ماشه فعال میشه یا نه؟ انقدر تکرار شده که انگار قرارست با خواندن یک وِرد، همه مشکلات حل، یا همه چیز نابود شود.
ولی واقعیت اینجاست که مکانیزم ماشه نه یک کلید برق ساده ست که روشن و خاموش شود، نه صرفا یک تصمیم فنی و حقوقی .
مکانیسم ماشه صرفا یک ابزار فشار و معامله سیاسی و البنه نوعی جنگ روانی برای ایجاد حباب تورمی مصنوعی در اقتصاد ایرانست که به واقع بینی ما مردم بستگی دارد
باید توجه داشت که بازگشت تحریم های شورای امنیت، برای کشورهای عضو هم بی هزینه نیست چون بعصی هاشان حتی با ایران مراودات تجاری هم دارند و طرف غربی تا وقتی مطمئن نباشند هزینههایش را میتواند جمع کند و طرف ایرانی واکنش خاصی نشان نمدهد، سراغ فعال کردنش نخواهند رفت.
اما همینجاست که بحث "تعصب طرف ایرانی" وارد ماجرا میشود.
اگر طرف ایرانی جدی و محکم مقابل این ابزار بایستد و از قبل به روشنی بگوید که فعال شدن ماشه مساوی با توقف همکاریهای هستهای و باعث بالارفتن هزینه تردد کشتیهای این چند کشور گستاخ خواهد شد، غربیها خودشان بهتر از هر کسی میدانند که چنین کاری میتواند منطقه و حتی بازار انرژی را منفجر کند و عقب خواهند نشست.
اما اگر در داخل کشور ما، بخشی از جریان تصمیمگیر به جای مقاومت دنبال فرصت شش ماهه و امتیازدهی و خواهش و التماس باشد، قضیه برعکس میشود و حتی به احتمال حمله نظامی را هم بیشتر میکنند.
با اینحساب اگر یک مهلت شش ماهه یا یک ضربالاجل ساختگی داده شد، مطمئن باشید پشت پرده یک امتیاز بزرگ گرفتهاند چون غرب حاضر نیست هیچ چیز را مجانی بدهد.
این یعنی خطر اصلی نه ماشهست و نه حقوق بینالملل!
خطر اصلی نرمش داخلی و باور به وعدههای طرف مقابل است.
مکانیزم ماشه اساسا ابزار ارعاب و معاملهست و کارایی اش بستگی به این دارد که طرف ایرانی چقدر جدی پای امنیت ملی و عزت کشور بایستد.
اگر مقاومت و قاطعیت وجود داشته باشد، ماشه بیشتر شبیه هویج تبلیغاتی میماند.
اگر عقبنشینی و سادهلوحی وجود داشته باشد، ماشه به راحتی میتواند به ابزار معامله بر سر منافع ملی تبدیل شود.
پس اصل ماجرا این نیست که ماشه کشیده میشود یا نه؛ اصل ماجرا این است که آیا دست ایرانی روی ماشه مقاومت هست یا نه.