بعد تا حد زیادی همه چی اوکیه
فعلا خونواده ها کامل درجریان نیستن مثلا از خانواده من فقط یکی دو نفر میدونن
بعد دارین اشنا میشیم و خب راستش یه جورایی بخاطر اشتراکات و ... دوست داشتن هم بوجود اومده تا حد خیلی زیادی.. خیلیم تو حرفاش و کاراش واقعا اینده خودشو با من میبینه و برنامه میریزه و ...
فقط یه چیزی منو خیلی به فکر فرو برده..
مثلا اون روز تو پارک نشسته بودیم بعد دستشو رو نیمکت پشت سرم گذاشته بود بعد یه کوچولو میخورد بهم دستش، یا نشسته بودیم رو زمین، میتونست مثلا یه جوری باشه که بدنش نخوره بهم ولی رعایت نمیکرد.. در حد بغل و اینا نه.. برخوردای کم.. البته وقتی من یکی دوبار گفتم نکن، تقریبا مراعات میکرد
هرچند میگفت دوست دارم بغلت کنم و این حرفا
حرف در حد دوست دارم و اینا گفتیم بهم ولی من از تماس بدنی قبل ازدواج خیلی بدم میاد
بعد میگه که بابا منم، مرد غریبه که نیست
بنظرتون این رد فلگ محسوب میشه و جای تامل داره یا نه
من تابحال تو رابطه نبودم