دیشب همه شب در برم آن سلسله مو بود من بودم و او بود می بود و سه تاربود و صبا بود و سبو بود من بودم و او بود دامان چمن پر گل و در دامن گلزار من بودم و دلدار مه دلکش و گل نغز و هوا غالیه بو بود من بودم و او بود
نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!
خز نیست الانم پول تو این کاراست،رشتهت چی بوده مگه؟
اول که مثل خر خوندم برا کنکور سه سال عمرم رفت شدم ۳۰هزار آخر بعد رفتم روان شناسی خوندم امسال شرکت کردم استخدامی معلمی ولی شانس من امسال ظرفیت افتضاح درصورتی پارسال همه قبول شدن