نزدیک سی سالمه ، همشه همین بوده ، الان یک کم بهترم ، میرم تا دفترشرکت برمیکردم اونم روزی سه ساعت کم میرم ، هروقت اونابگن..
همینم ناشکری نمکنم ،قبلا همش توخونه بودم..
یاهمین شرایط بازم میگم شکرخدا بیرون رفتن چندتا مورد اشناشدم ولی سرانجام نرسید نمدونم چرا بعضیا معلوم نیست فازشون چیه
داداشم گیره همون دفتر که هستم ..هی میاد سرمیزنه ردمیشه نمیشه جیم شد ، تنها ازادیم همینه ک سخت هست همینم.
الان رفتیم سوپر ،،خریدم دیرشد دیدم دم در وایساده مبگه دیرکردی...
نمتونم تلفنمو بدم به موردای ک پیدامیشن ، چون گوشیم میفته دست داداشم گاهی بیشتر ،واتساپ واینانمتونم فعال باشم میگه چرا هی انلاینی ، کلا شرایط،اشنایی برام سخته..
از،طرفی سرکوفت ازدواج وداینام هی میشنوم نمدونم چکارکنم واقعا