یه غمایی هست ک باهیچ غمی برابری نمیکنه ازبس که دردناکه مثل غم پدرمادر. . . مادرم جلوچشمام داره آب میشه و من کاری از دستم برنمیاد براش انجام بدم💔ی وقتای که مشغول انجام دادن کاریم یهو یادم می افته ب مادرم چقد سخت میگذره قلبم تو سینم مچاله میشه خیلی دردناکه دلم میخواد یروز صبح بیدارشم ببینم معجزه اتفاق افتاده و حال مادرم خوب شده. . .میدونم براخدا که سخت نیست اما باید بخواد! منتظرم خداجون میدونم من آدم بدی ام ک گاهی ناسپاسیتو میکنم گله میکنم داد میزنم اما خودت ک از دلم خبر داری میدونی قلب هزار تیکه من دیگه توان این غمو نداشت . . .ازم بدل نگیر ، ببخش من و و من منتظر اجابتت میمونم . . .شادم کن با معجزت ای صاحب کرم و لطف