2777
2789
عنوان

شوهرم خواهرم

382 بازدید | 32 پست

بچها من چند ساله ازدواج کردم بد شوهرم  همش حس میکنن ب خواهرم توجه داره 

  مثلا خواهرم ی هفته اونده بود خونمون شوهرم همش میگفت بریم بیرون دور بزنیم 

   بد  خواهرم میخواست بره دانشگاه میگفت با اسنپ نره گناه داره 

  ما ببریمش شهری که دانشگاه میره 

    میگه زنگ بزنیم ابجیت بیاد خونمون بمونه بهش عادت کردیم 

  تولدش میگه بیا سوپرایزش کنیم


 ابجیم خونمون بود هی منو ضایع میکرد میگفت دارم باهات شوخی میکنم  

    بهش موتور سواری یاد داد 

  حتی ی جا  اون داشت رانندگی مقکرد میگفت خوشم میاد میرونه 

     نکیدونم چیکار کنم از طرفی میگع مثل ابجیمه  فلانه از طرفی من اصلا حس خوب ندارم 

   نه میتونم ب ابجیم بگم نیاد خونمون ن میتونم ب شوهرم بگم  ابجیم ۲۱ سالشه 


مثلا امشب اومده  خونه  میگه امروز داشتم فمر میکردم خواهرتو برای تولدش که چند روز دیگه اس سو پرایز کنیم  ببریمش رستوران 

  

 انقدر ناراحت شدم ن برای تولد برای اینکه  منو تو این چند سال برای تولدم رستوران سوپرایز نکرد البته امسال میگفت تازه دارم یاد میگیرم 

  ولی نکرد کادوی گرون میدادا ولی  مثلا تو رستوران برام تولد نگرفت 

  الان قلبم درد میکنه 

  نمیدونم بش بگم نگم چیکار کنم 

   حالم خیلی بده 

     از طرفی میگه مثل خواهرمه براش دنبال ی ادم خوب باشیم حتی خودش میخپاست ی نفر معرفی کنه از طرفی اینجوری 

 الان رفتیم بخوابیم بالشت اضافه میخواست ی بالشت  تو اون اتاق بود که همیشه به عنوان بالشت اضافه استفاده میشه میگه برو از تو اتاق بهاره (اسم خواهرم) 

    اتاقی که خواهرم توش میخوابید 

  بالشت بهاره رو بیار  

    دیگه صدام داره واقعا در میاد 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

شوهر منم خیلی خواهرمو دوست داره و همه جوره هواشو داره

ولی نه رو منظور بد 

اخلاق شوهر تو رو نمی‌دونم ولی شاید این دوست داشتنه خواهرانه باشه 

نی نی یار عزیزم بخدا دیگه شماره ندارم 🙂تعلیق نکن خواهشاً! اگر هم موردی پیش اومد بیا با مذاکره حلش میکنیم 🥲

هیچی نگو میشی آدم بده ی داستان. فقط ب مامانت بگو دوس دارم یه مدت با شوهرم تنها باشیم بهاره رو نفرست بیاد شوهرم ناراحت میشه برعکس بگو که نیاد خواهرت

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار
هیچی نگو میشی آدم بده ی داستان. فقط ب مامانت بگو دوس دارم یه مدت با شوهرم تنها باشیم بهاره رو نفرست ...

دلم داره پاره میشه خیلی زیاد از شوهرم داره حالم بهم میخوره

متاسفم اما با توجه‌ به حرفاتون قضیه کاملاً مشخصه

قضیه چیز خاصی نداره که مشخص باشه فقط احتمال زیاد این خانوم به خاطر اون حس حسادت زنانگی و تفکر کاذب فکرای منفی میکنه و یه خرده هم ظرفیتش پایینه وگ نه یه ارتباط سالم و خانوادگی میتونه اینطوری باشه

هرگِردی،گردونیس...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز