اونم از من خوشش میاد مطمئنم
ولی من کلا انقدر خودمو میگیرم که جرات نمیکنه بیاد جلو
چند باری سعی میکرد بحث و باز کنه منم با قُد بازیام از خودم دورش کردم
طفلی یبار منو تو سالن دید ابروهاش رفت بالا یک لبخند از ته دل زد بعد ولی من بی تفاوت از کنارش رد شدم سلامم نکردیم بهم اونم انگار تو ذوقش خورده باشه چیزی نگفت
ولی سر کلاس که باز همو دیدیم اون لبخند زد منم با لبخند جوابشو دادم و تموم
ولی واقعا دوسش دارم خیییییلی
دائم تو اینستا چکش میکنم عکساشو از پروفایلاش برمیدارم
این ترمم دل تو دلم نیست برم دانشگاه و دوباره ببینمش
همش خدا خدا میکنم که کلاسامون با هم باشه
بگین چیکار کنم
چه رفتاری بهش نشون بدم
خدا منو بکشه که انقد خودمو میگیرم و قُدم🤕