2777
2789
عنوان

واقعا مامانم بدترین گناه رو در حقم کرد

| مشاهده متن کامل بحث + 276 بازدید | 33 پست
چی بگم من اصن دیگه سختم شده حرف زدن با بقیهامیدوارم درست شه

ان شاالله ،دخترای کوچیک تر از خودم رو که میبینم چطوری آزادی بیان دارن و موقع زدن هر حرفی بعدش استرس نمیگیرن و با اعتماد بنفس حرفشونو میزنن کلی حسرت میخورم 

همیشه آخرش قشنگه ..پس اگر قشنگ نبود بدون آخرش نیست !!
من 7سال ازدواج کردم این چرخه ادامه داره

چرا؟؟حالا من تو خونم مجبورم تحمل کنم تو چرا تحمل میکنی؟خوب دیگه ازش فاصله بگیر و نرو خونش یا باهاش دعوا کن و قهر کن 

همیشه آخرش قشنگه ..پس اگر قشنگ نبود بدون آخرش نیست !!

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ان شاالله ،دخترای کوچیک تر از خودم رو که میبینم چطوری آزادی بیان دارن و موقع زدن هر حرفی بعدش استرس ...

دقیقا 

بعضیا چقد زرنگن چقد زبونشون بازه 

آخه یکی از سر کوفتایی که میخورم اینه ک حرف زدن درست حسابی بلد نیستی😂

چرا؟؟حالا من تو خونم مجبورم تحمل کنم تو چرا تحمل میکنی؟خوب دیگه ازش فاصله بگیر و نرو خونش یا باهاش د ...


چون من خرعذاب وجدان میگیرم خونمون نزدیک خونه پدرمه هرروز همو میبینیم یعنی جایی برم باید حتما کوفتم شه 😒😒😒😒

جرعت دارم کسی رو دعوت کنم ?

اردکی سابقم کاربری خودم تعلیق هرکاری میکنم ازتعلیق خارج نمیشه. ما اززندگی عقب نیستیم ماداشتیم چیزهایی رو میساختیم که بقیه ازبدو تولدداشتن...

دقیقا بعضیا چقد زرنگن چقد زبونشون بازه آخه یکی از سر کوفتایی که میخورم اینه ک حرف زدن درست حسابی بلد ...

عین من ،اونوقت میدونی مامانم خودش همیشه حرف های بیخود میزنه و بچه هاشو فقط کوچیک میکنه

همیشه آخرش قشنگه ..پس اگر قشنگ نبود بدون آخرش نیست !!
عین من ،اونوقت میدونی مامانم خودش همیشه حرف های بیخود میزنه و بچه هاشو فقط کوچیک میکنه

منم خیلی تحقیر شدم میدونم چی میگی

بعضیا چقد با بچه هاشون خوبن ما که انگار از وسط خیابون پیدا شدیم

چون من خرعذاب وجدان میگیرم خونمون نزدیک خونه پدرمه هرروز همو میبینیم یعنی جایی برم باید حتما کوفتم ش ...

نکن اینجوری ،میدونی چرا عذاب وجدان میگیری؟چون مادرامون بهمون احساس ناکافی بودن دادن ،میریم میچسبیم بهشون حرفاشون‌رو تحقیراشون رو تحمل میکنیم که اون احساس ناکافی کوفتی از بین بره دیگه نرو خودتو از این گرداب بکش بیرون

همیشه آخرش قشنگه ..پس اگر قشنگ نبود بدون آخرش نیست !!

پس پسرعموم چی بگه 

مامانش معتاد شد 

تو ۳ سالگی گذاشت رفت ولش کرد 

یک بچه دیگه هم داشت از ی شوهر دیگش اونم تو ۲ سالگی ول کرد بعد عموم مجرد بود اومد کارگر مغازه عمومو بابام شد انقد عشوه اومد ک دل عمومو برد باهاش ازدواج کرد با اینک ه بچه ۲ سالش دست خانواده شوهرش بودن و اصلا بهش سرم نمیزد 

بعد ک زنعموم رفت عموم میبردش مهد و بعد میرفت سرکار یروز ک از سرکار برگشت 

دید خونه خالیه همسایه ها گفتن زنت با ۲ مرد اومد اسبابهاتو بار زدن بردن ازون روز پیش پدربزرگم زندگی کردن

مهریه شو داد

عموم تو ۲۱ سالگی مامانش فوت کرده بود 

امسالم پدربزرگم فوت کرد و عمو عمه هام خونه و وسیله هارو نفروختن گفتن عموم بشینه سنی هم نداره اخه ۳۰ سالشه 

پسرعموم امروز روز اول مدرسش بود کلاس اول با داداش کوچیک من همکلاسی و بغل دستی افتادن 

پسرعموم رسما بچه ما همیشه پیش ماس با داداش کوچکمم دقیقا همسنم داداش من ۶ بهمن ۹۷ اون ۱۰ بهمن ۹۷

لان به دایی های من میگه دایی به مامان مامانم میگه مادرجون هرچی ما میگیم ب بقیه هم همونو میگه فکرمیکنه بچه ماس

منم خیلی تحقیر شدم میدونم چی میگیبعضیا چقد با بچه هاشون خوبن ما که انگار از وسط خیابون پیدا شدیم

اره ،خاله من دخترشو میپرسته، تو جمع مثل شاهزاده ها باهاش رفتار میکنه ،حرف دختر خالم حرف اونه اونوقت من هر حرفی میزنم مامانم میگه نه اینجوری نیست که ،نه تو نمیدونی ،دلم میخواد جیغ بکشم 

با خودم عهد کردم دیگه پامو باهاش از خونه بیرون نذارم که انقدر کوچیکم نکنه

همیشه آخرش قشنگه ..پس اگر قشنگ نبود بدون آخرش نیست !!
نکن اینجوری ،میدونی چرا عذاب وجدان میگیری؟چون مادرامون بهمون احساس ناکافی بودن دادن ،میریم میچسبیم ب ...

احساس ناکافی بودن حرف خوبی زدی دیگه داره راه رفتن یادم میره شب وروز پنیک میشم ....

من امسال 27سالگیم میخوام دانشگاه برم اینقدرکه بخاطراین قضیه تحقیروتخریب شدم  حد نداره هم راهنمایی هم دبیرستان نمونه بودم تو همه چی اول بودم عزت نفسمو خورد کردن سال کنکورم ازدواج کردم چه بلاها که سرم نیومد تازه از401شروع کردم درس خوندن وامسال یعنی27سالگیم میرم دانشگاه هیچ وقت بهم نگف میتونی تو خوبی🥺🥺🥺💔💔💔 

اردکی سابقم کاربری خودم تعلیق هرکاری میکنم ازتعلیق خارج نمیشه. ما اززندگی عقب نیستیم ماداشتیم چیزهایی رو میساختیم که بقیه ازبدو تولدداشتن...

پس پسرعموم چی بگه مامانش معتاد شد تو ۳ سالگی گذاشت رفت ولش کرد یک بچه دیگه هم داشت از ی شوهر دیگش او ...

بگردم الهی اونم داره عذاب میکشه

همیشه آخرش قشنگه ..پس اگر قشنگ نبود بدون آخرش نیست !!
احساس ناکافی بودن حرف خوبی زدی دیگه داره راه رفتن یادم میره شب وروز پنیک میشم ....من امسال 27سالگیم ...

باور کن اگر سمتش نری همه چیز درست میشه ،ذهنت آروم میشه ،یه سرم به روانشناس بزن منم میخوام برم خیلی واسه روحیمون خوبه

دمت گرم حتما دانشگاه برو افرین هم سرت گرم میشه هم سوادتو بالا میبری هم تو جامعه موفق تری دانشگاه که بری زندگیت هم‌عوض میشه ،فقط عقب نکش برو جلو

همیشه آخرش قشنگه ..پس اگر قشنگ نبود بدون آخرش نیست !!
باور کن اگر سمتش نری همه چیز درست میشه ،ذهنت آروم میشه ،یه سرم به روانشناس بزن منم میخوام برم خیلی و ...

😂الان اینجا بود امیدوارم بتونم خودمو درمان کنم از صفرشروع کنم فردا تعیین سطح زبان دارم🫠🫠

اردکی سابقم کاربری خودم تعلیق هرکاری میکنم ازتعلیق خارج نمیشه. ما اززندگی عقب نیستیم ماداشتیم چیزهایی رو میساختیم که بقیه ازبدو تولدداشتن...

😂الان اینجا بود امیدوارم بتونم خودمو درمان کنم از صفرشروع کنم فردا تعیین سطح زبان دارم🫠🫠

ان شاالله موفق باشی ،منم چند وقته دارم خود خوان زبان تمرین میکنم و ویدئو هاش رو از یوتیوب میبینم خیلی سخته🥺🥺🥺ولی دیروز تونستم ۶تا خط رو ترجمه کنم و امشب تو آینه هم تونستم با خودم حرف بزنم خیلی کیف داد😅

همیشه آخرش قشنگه ..پس اگر قشنگ نبود بدون آخرش نیست !!
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز