پس پسرعموم چی بگه
مامانش معتاد شد
تو ۳ سالگی گذاشت رفت ولش کرد
یک بچه دیگه هم داشت از ی شوهر دیگش اونم تو ۲ سالگی ول کرد بعد عموم مجرد بود اومد کارگر مغازه عمومو بابام شد انقد عشوه اومد ک دل عمومو برد باهاش ازدواج کرد با اینک ه بچه ۲ سالش دست خانواده شوهرش بودن و اصلا بهش سرم نمیزد
بعد ک زنعموم رفت عموم میبردش مهد و بعد میرفت سرکار یروز ک از سرکار برگشت
دید خونه خالیه همسایه ها گفتن زنت با ۲ مرد اومد اسبابهاتو بار زدن بردن ازون روز پیش پدربزرگم زندگی کردن
مهریه شو داد
عموم تو ۲۱ سالگی مامانش فوت کرده بود
امسالم پدربزرگم فوت کرد و عمو عمه هام خونه و وسیله هارو نفروختن گفتن عموم بشینه سنی هم نداره اخه ۳۰ سالشه
پسرعموم امروز روز اول مدرسش بود کلاس اول با داداش کوچیک من همکلاسی و بغل دستی افتادن
پسرعموم رسما بچه ما همیشه پیش ماس با داداش کوچکمم دقیقا همسنم داداش من ۶ بهمن ۹۷ اون ۱۰ بهمن ۹۷
لان به دایی های من میگه دایی به مامان مامانم میگه مادرجون هرچی ما میگیم ب بقیه هم همونو میگه فکرمیکنه بچه ماس