رابطه م باهاش گرم و صمیمی نیس چون خیلی اعل نیش و کنایه س
دوری ودوستی ام
در حد اینکه شام بیاد بره اوکی ام ولی چندروز بمونه نه...
بشدت دخالت میکنه تو هرچیزی
از اوناست که گوشه گوشه خونه رو دست میزنه ببینه خاک داره یا نه یا هی ایرادای الکی بگیره
تویه شهریم نمیفهمم برا چی باید بمونه
واقعا سختمه
چجوری به شوهرم بگم که بگه نیاد ؟
بنده خدا به یه دختر ناتوان جسمی هم داره که مای بیبیش میکنه من خییییییلی تبم بده و تواین جور موارد وسواسی ام
میدونم بزارتش رو تختم باید حتما تشکمو بشورم ولی شوهرم عمرم بده قالیشویی
اصلا سختمه صبونه آماده کن ناهار آماده کن شام بزار و....
اهل کمک کردنم نیست که .. فقط میخاد ایراد بگیره
(من هرسال از اول مهر ) شبا غذا دو وعده ای میزارم که بچم ظهر از مدرسه میاد ناهار آماده باشه
چون عادت به خوابیدن دارم نمیتونم زود بلند شم که ۱۲ ناهار آماده باشه چون سردرد میگیرم😬
حالا موندم چکار کنم😭😭😭😭😭بخابم یه جور ایراد میگیره دو وعده ای هم که نمیشه گذاشت نخابم صبح زود پاشم تا شب از سردرد میمیرم