با مادرشوهرم تو یه خونه ایم
خودش هر روز مادرشو میبنینه و ..
بعد منو نمیزاره پیش مادرم اینا برم یکماهی میشه نرفتم
بعد وقتی ام میان پیشمون حتی نمیزاشت پیش مامانم بشینم
با چشم اشاره میکرد پیش مادرش بشینم
بیچاره مادرم دلم میسوزه واسش هر روز التماس میکنه میگه بیاید و..
خیلی شوهرم بد میکنه واقعا در حق من و خانوادم
بعد میگه همون کمتر بریم بهتره و ....
دلم میخاد یکبار هم شده بهش بگم اگر بنا به این مسعله هست هر دومون باید یکسان باشیم
شما تجربه داشتید از این موضوع
شوهرم واقعا کار بلد و سیاستمداره