دختر قشنگ مامان امروز اولین روز مدرسه رفتنت بود
(وای چشمام اشکی شد🥹)
بااینکه دیروز جشن شکوفه ها بود ولی امروز یه مزه ی دیگه داره،از امروز رسما دیگه دانش آموز شدی😍
قربونت برم من انقدر جلوی خودم رو گرفتم اشکام در نیاد،عینک میزدم که مثلا آفتاب اذیت میکنه ولی چشمام همش اشکی میشد.
بااینکه عادت داده بودمت که مستقل بار بیایی و خیلی وابسته من نباشی،ولی من خیلی وابسته ات بودم وقتی اومدم خونه و دیدم تلوزیون خاموش و تو خونه نیستی
دلم گرفت
ولی خب دیگه داری کم کم بزرگ میشی دیگه به قول خودت دکتر نمیخای بشی دندون پزشکی میخای بشی😂😂😂
جیدر ماماش😘
یاد روز تولدت افتادم فسقلی ۲ ونیم کیلو بودی کلا😂😂😂
بزور واست لباس پیدا میکردیم🤣
واقعا زود گذشت بااینکه سعی کردم از تک تک لحظه های بچگی لذت ببرم ولی فکر نمیکردم انقدر زود بگذره
قربون ذوق کردنات برم که با سرود ملی که صف میخوندن هم میرقصیدی😅
این تاپیک صرفا برای یادگاری است و هیچ ارزش و اعتبار دیگری ندارد.🤭🤭🤭