2777
2789
عنوان

از زن بودنم خسته شدم

157 بازدید | 23 پست

نمیخوام ناشکری کنم خداروصدهزارمرتبه شکر ک بچه هام سالمن خودم و مامان و بابام و شوهرم سالمیم و خدا نعمتهای زیادی بهمون داده اما واقعا سخته در صورتی که هیچ کس درکمون نمیکنه هم باید مادرخوبی باشیم هم همسر خوبی باشیم هم دختر خوبی برا پدر و مادر هم خواهر خوب و همه و همه ازمون توقع دارن و اگر ی بار اعصاب نداشته باشیم برچسب بد بودن بهمون میزنن بخدا خسته شدم از زن بودنم 😭😭😭

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دقیقااااا

من امروز حالم خوب نبود ناهارو شام نذاشتم

خونه رو دیروز دسته گل کرده بودم ولی

مادر شوهرم زنگ زد حال مونو بپرسه

گف شام چی میخوای بذاری گفتم نمیذارم

گف آها ناهار مونده گفتم اونم نذاشتم🤦🏻‍♀️😂یه سکوتی کرد پشت تلفن فوشاشو خوندم

فقططط یه روز خسته بودم و کم حوصله

واسه شام آش فرستاد پسرش سو تغذیه نگیره💆‍♀️

زخم‌ هایم را دوست دارم ، آنها شاهدان اصلی‌ام هستند ، که چطور شجاعانه زندگی کردم .

همه کارای بچه هام صفر تا صدشون بامنه از دکتر بگیر تا کارای مدرسه و کتاب و دفتر و چمیدونم خرید لباس یعنی همیشه همینجوری بوده بعد وقتی شوهرم میاد خونه میگه خستم و فلان میگم منم خستم میگه تو ک همش ب عشق و حالی خیلی دلم شکست چرا هیچکس کارای منو نمیبینه ب شوهرم میکم بیا ی روز تو خونه بچه داری کن عمرا اگر اعصابی برات بمونه

منم دیشب داشتم ب همین فکر میکردم خسته شدم از بس پختم و شستم و سابیدممم

و هیچ کس ندید و هیچ کس درک نکرد ی خسته نباشید بهمون نمیگن همیشه توقع دارن همسر خوبی هم باشیم و همیشه ما مردو درک کنیم آخه چرا!!!

دقیقااااامن امروز حالم خوب نبود ناهارو شام نذاشتمخونه رو دیروز دسته گل کرده بودم ولیمادر شوهرم زنگ ز ...

باز خوبه اش فرستاده خدا شاهده مادرشوهر من بود ی پوزخند میزد و می‌گفت طفلک پسرم 😑

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792