😑 حسودیم گل کرده
🗿🤣 دوستای خوابگاهی خواهرم از بابام به عنوان آژانس استفاده کردن چند بار فرستادنش شهرستان ها و روستاهای خودشون برای وسیله هاشون. نصف شب برگشتن خونه. اگه من جای خواهرم بودم همونجا داخل خوابگاه سکته میکردم و میمردم ولی خواهرم خیلی خوشه🤣 انوقت همیشه خدا نگران خرج و مخارج و سختی ام تهش هم همه استرسو ناراحتی رو من میکشم
خلاصه دارم الان ب خواهرم حسودی میکنم.🤣🤣 یه بار یه غلطی کردم دوستمو خونه اوردم اینقدر پشیمون شدم هنوز ک هنوزه دلم باهاش صاف نشده