از صب تا شب داره وسایل خونرو جابجا میکنه
هی اینجارو میریزه اونجا اونجارو میریزه اینجا
همیشه ی خدا درحال کار کردنه سر هممونم جیغ میزنه ک فلان چیز بیارید زوددد زوددددد
پدرم درواومده تو خراب شده
بخاطر کار شوهرم مجبورم ی بیست روزی بمونم خونش
چون شوهرم نمیذاره خونه خودم بمونم