بچه ها دیروز صبح دختر داییم از کوچه گگذشتنی چندتا بسر هم محله مون بهش تیکه میندارن این عفریته میاد به داداشم میگه داش غیرت احمق منم دوستاشو جمع کرده رفته دعوا سرش خورده لب جدول شکسته یکیرم دوستش چاقو زده
الان احمق بیمارستان منم حرصم گرفت از موی دختر داییم گرفتم کشیدم کلی فحشش دادم از حزصم بیمارستانم نرفتم بعد این عن خانم اومده لنگر انداخته خونه ما صب رلش اومده درمونو زده میگه مراقبش باش خدابا منو بکش راحت شمممم از دست اینا الان چیکار کنم با این