من ی حرکتی زدم که جواب داد روی شوهرم.
اول از همه دیگه بش نگفتم به من توجه کن.
بعد شروع کردم خودم به خودم توجه کردن. یوگا و ورزش و مدیتیشن و ... . جلوی شوهرم قربون صدقه خودم رفتن، رقصیدن و گل و گلدون داشتن و رویا داشتن، کتاب های روان شناسی خوندن وتمرین کردن. ...حتی الکی هم شده تظاهر کردم خودم با خودم خیلی حال میکنم، خودم خودمو خیلی دوست دارم. مراقب خودمم. و اصلا هم ازش نخواستم بام همراهی کنه.کم کم چون دلش میخواست جزئی از شادی من باشه شروع کرد ی کارایی کردن برام. هنوز به اون حد مطلوب نرسیده ولی ای بدک هم نیست.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
