در سر میپرورانم خیلی جدی نیستم ولی خب جدی ام میفهمین چی میگم
بعد این وسط ی خاستگار اوکی دارم تقریبا نامزدم دیگه مونده عقد کنیم فقط بنظرتون باید باهاش درمیون بزارم دلم میخاد بدونم اون چ نظری داره
آره وقتی نامزدته
الان اگه بتونبم ب عراقم مهاجرت کنیم بردیم..
اگر جدی جدی جدی هدفت رفتن هست ، فکر کردن نه ! واقعا عاشق اونجایی و دوست داری بری خیلی خوبه همراه داشته باشی بهش بگو اگر همچین بدش نیومد مجابش کن باید جوری بشه که اونم اونقدر علاقه مند بشه بتونه روبه روی خانواده اش اگر مخالفت کردن وایسه وگرنه فایده نداره فقط تفرقه الکی هست.
من خودمم وابستم دوس دارم طرفم عین خودم باشه میدونی مثلا اگه صد بخواد بره ممکنه بگم نمیام اگه صد بخواد بمونه ممکنه بگم میرم میخام عین خودم باشه از طرفی تو شغل اون همه دارن میرن سخته اما خب میرن دیگه از این لحاظش مشکلی نیس میترسم ازش بپرسم و بگه اره قصد من صد رفتنه اونوقته ک گیج میشم
تکلیفت با خودت مشخص نیست ، مهاجرت شوخی بردار نیست باید با تمام وجودت براش تلاش کنی تا بشه پروسه طولانی و طاقت فرسا
باید تکلیفت مشخص باشه بدونی ۱۰۰ میخوای بری یا نه اگر اون ۱۰۰ بخواد بره باید قبل از نامزدی به شما بگه پس معلومه نمی خواد بره یا اگر توی فکرشه جدی نیست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
56 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
