؟
من از اون مهریه نخواستم
خونهای که به نامم زده بود رو پس دادم
ماشینی که هدیه داده بود رو پس دادم
بیشتر طلاها رو پس دادم
هرچی پول دستم داشت رو پس دادم با این وجود که اصلاً هرچقدر هم که پیگیری میکرد از نظر قانونی بخش زیادیش رو نمیتونست اثبات کنه برای اون هست و پس بگیره ولی من نامردی نکردم و حتی چیزهایی هم که اون نخواست رو پس دادم
فقط موند یه قضیه
من زمانی که با ایشون بودم توی استان مازندران یه ویلا میساختم یهجایی به خاطر تورم و یهمشکلی در کارم همهی برنامهریزیم برای هزینهها خراب شد و ایشون تقریباً نصف هزینه ساخت رو داد البته بدون اینکه من بخوام
از طرفی یه مدت بعد حرف یه زمین دیگه شد و ایشون برای من خریدش که اونموقع خیلی خیلیییی ناچیز بود قیمت زمینهای اون منطقه
انقدر ناچیز زمان جدایی حتی به ذهنمون نیومد اون وجود داره بعد چندسال یهو گرون شد
درباره هزینه ساخت هم که کمک کرده بود همون قبل جدایی به توافق رسیده بودیم
حالا چندسال بعد اون گیر داد که تو چطوری شرم نمیکنی و با شوهرت میری توی خونهای که با پول من ساختی؟
یهسری حرفها بینمون رد و بدل شد و پیشنهاد من این بود که یا ایشون بقیه سهم من رو از من بخره ؛ یا من به نرخ روز هزینه کرد ایشون رو بهش برگردونم
یا با دلار تناسب ببندیم
یا هرپیشنهادی که فکر میکنه خسارت مالیش رو جبران میکنه رو خودش ارائه بده
خلاصه هیچ جوره قبول نکرد که از من پولی دریافت کنه و فقط هرچند وقت یکبار نق میزنه که اون پول من بوده و تو حق نداری با شخص دیگری بری و بیای
این رو هم بگم که مسئله چندتا دوست خبرچین هستن و دوباره یکی از دوستامون امد گفت وگرنه خودمون دوتا کم پیش میاد حرف بزنیم اون هم در مواقع لزوم
خیلی وقتها هم سعی کردیم کامل قطع ارتباط کنیم ولی خب کائنات دست به دست هم میده و نمیشه
حالا من نمیدونم این ماجرا رو چطوری باید حل کنم؟