من یه وسواس زشت فکری اومده تو ذهنم داره نابودم میکنه
۶ سال پیش شب عروسیم بخاطر پول آرایشگاه مد نظرم نرفتم رفتم یه ارایشگاهی ک قبلا هم رفته بودم خوب نشدم البته میتونستم پولش جور کنم خاک بر سرم نکردم
الان این همه مدت گذشته من افسردگی شدید پیدا کردم بعدش حالم خیلی بد شد .الان با اینکه بچه کوچیکم دارم خیییییلی حالم بده اون شبه میخوام همه اون شبو دوباره تکرار کنم اما دیگه ارزش نداره الان حتی بهترین ارایشگاهم برم باز بر نمیگرده مثل اون روز الان خودم و همسر و بچه هامم از افسردگی من دارن نابود میشن همش میگم اگه بقیه یادشون باشه ؟!عکس داشته باشین؟اگه از ذهنشون نرفته باشه ؟؟؟وای من اصلا بعد اون شب زندگی نکردم میشه راه حل بدید . یا الان ک منم خوندبن چی تو ذهنتون تداعی شد ممنون میشم خواهرانه راهنمایم کنید