2777
2789
عنوان

پدرم جرات نمیکنه باهام حرف بزنه

226 بازدید | 22 پست

خواهشا کمک کنید من متاهلم وقتی میرم خونه پدرم اگه خواهرم اونجا باشه هیچ کس جرات نداره باهام حرف بزنع همش بی ارزشم میکنن شما بودی واکنشتون چی بود 😞

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

وااا 

قطعا خیلی چیزها پشت پرده هست .

با یه جمله توکه مانمیتونیم نظر بدیم 

همه دنیام ،همه سرمایه زندگیم بچه هامن . باهاشون بزرگ شدم مادرشدم .اصلن زندگی من از وقتیکه طعم مادری رو چشیدم شروع شد و اونوقت بود که انگار خدا منو دید و بهم همه چی داد . دستهای کوچولویی که هرروز لمست میکنه بغلت میکنه و بوست میکنه ‌.تمام تلاشمو میکنم تا آینده درخشانی براتون بسازم فسقلی های من . از خدا میخوام این حس ناب و به همه چشم انتظارهای نینی سایت ببخشه و خدا دل همه رو شاد کنه آمین یا رب العالمین 

من بودم دیگه خونه پدرم نمیرفتم
اما خودم زنگ میزدم بابام احوالپرسی میکردم

اینجا نی نی سایته، اینجا بعضیا خرج روزانه شون، درامد ماهیانه خیلیامونه. اینجا حرف از بی عدالتی و ظلم علیه زنانه. اینجا نظرکرده زیاد داریم، اونایی که موکل دارن، حس ششم دارن، اونایی که خواب زیاد میبینن ولی نمیگن شب قبلش شام چی خوردن. اینجا نی نی سایته، جایی که از تنهایی بهش پناه میبریم، با هم حرف میزنیم، جر و بحث میکنیم، خیلیا اینجا زندگی میکنن، هویت دارن، دوستاشون اینجان. همه نوع ادمی هم اینجاست، کنکوری و غیر کنکوری و مجرد و متاهل و باردار و زائو و در شرف طلاق و طلاق گرفته و فیک و اصل و اصیل و فقیر و غنی. 🫂 ولی با هم مهربون باشیم ، چون شاید در دنیای واقعی، همه مان به همان چند کلمه ارامبخش نیاز داشته باشیم... الا بذکر الله تطمئن القلوب

من جایی که احساس کنم با رفتنم یا زیاد رفتنم احترامم میاد پایین نمیرم 

خونه خودم مگه چشه که برم اینور اونور برا خودم درگیری ذهنی و فرسایش اعصاب بخرم 

خدایا بخاطر داشتن دوتا وروجک شیرین ازت ممنونم 
وااا قطعا خیلی چیزها پشت پرده هست .با یه جمله توکه مانمیتونیم نظر بدیم

خیلی اذیت میشم اونجا هیچ کس از خانوادم دوسم ندارن پدرمم حتی از ترس خواهرم نمیتونه باهام حرف بزنه خودم تو زندگیم خوشبختم شکر خدا ولی میرم خونه پدرم احساس میکنم بدبخت ترین ادم دنیام به مادرم باشه فقط حرف خواهرمو گوش میدم که اون ناراحت نشه با اینکه خواهرم چند سال ازم کوچکتره اعتماد بنفسمو کامل از دست دادم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792