سلام عزیزم منم بچه اولم سقط کردم، جنین پسر حساستره و دختر سفتتر، این درد رو هیچ مادری فراموش نمیکنه
فکر نکن خودت تنهایی همسرت هم خیلی ناراحت میشه و کمتر به روی خودش میاره
ولی سعی کن سوگواری کنی و هرچی تو دلت هست بگو و گریه کن و داد بزن ولی سریع جمعاش کن که خیلی تو ذهنات بهش پروبال ندی که به افسردگی تبدیل نشه
بیشتر خودت رو مشغول کن و ذهنتو ببر سمت دیگه
من این فکر که خدا از من به بچم مهربانتر بود اگر میدونست که موندن براش بهتره حتما میموند
درسته سونو و آزمایشها همهچی منم خوب بود ولی گفتم حتما آگاهی و علم خدا به سلامت بودن بچم از بندگانش که چندتا سونو و آز سطحی میگیرن بیشتر بوده
خوب بود بدنیا میومد و سالها جلو چشم خودم زجر میکشید و من هر روز میمردم و زنده میشدم
به قدرت و علم و مهربانتر بودن خدا با تمام وجود سپردم و خودمو کم کم آروم کردم و پذیرفتم
نگفتم باید از ذهنم پاک بشه چون نشدنی هست ولی بعد از سوگواری و پذیرش بعنوان یک مرحله از زندگی و تجربه گوشه ذهنم گذاشتم
دوستان درست گفتند در بارداری بعدی بیشتر استراحت کن کمتر فکر و خیال کن، رابطه نداشته باش و پله بالا پایین نکن، پیاده روی نکن، توالت فقط فرنگی استفاده کن، زیاد سرپا واینسا، کمتر بشور و بساب و بیشتر ریلکس و آروم باش، تحت نظر باش ولی در حد تعادل ضروریهارو برو خیلی رفت و آمد نکن تجربه سخت و گرون بدست میاد
شاید بعضیها بگن اینا ادا در آوردنه ولی بیشتر کارهاتو بسپار اطرافیان و خودت آروم و استراحت کن بذار هرچی میخوان بگن
اولویت اول و آخر خودت و بچهات باش
امیدوارم به زودی یه بچه سالم و آروم و خوشگل بیاد بغلت♥️