تنها چیزی که بهش حسادت میکنم همینه ...اگه یه وقت کسی رو بیشتر از من دوست داشته باشه یا بیشتر محبت کنه بهش ناراحت میشم
خواهرم بچه دومش به دنیا اومده چند روز پیش
بچه هنوز یه هفته اش نیست
انصافا بچه شیرینیه
خودمم خیلی دوستش دارم
میدونمم بچه نیاز به مراقبت و کمک داره
مامانمم رفته کمکش
من شاغلم
تایم کاریمم زیاده
۱۲ ساعته
خونه نیستم کلا
نمیتونم برم کمک
حتی جمعه ها هم دور کاری داشتم
حالا همکارامم دست گذاشتن رو نقطه ضعف من حساس ترم کردن
میگه نوه شیرین تره
نوه مغز بادمه
ادم نوشو از بچش بیشتر دوست داره
بعد از چند ماه
این جمعه دورکاری ندارم و میتونم استراحت کنم
به مامانم گفتم هوا خوبه بریم پیک نیک بیرون
گفت بچه کوچیک چند روزه
خواهرتم تازه زایمان کرده کجا بریم
گفتم اون نیاد بشینه استراحت کنه خونه
شوهرش که هست
خودمون بریم
من بعد از چند ماه یه جمعه بیکارم دوست دارم تفریح...
گفت چطور دلت میاد
اینم میدونه من حساسم
گفتم تو همیشه منو فدای اون یکی بچه ات میکنی
هر جا بریم اونم بیاد
اون نتونه بیاد برنامه کنسله بدم میگی من تو رو بیشتر از نوه هام دوست دارم!
حالا ناراحته
میگه تو چرا فکر میکنی من فذچرق میزارم